مهر و آبان 94
مهرسا : چند وقت پیش از مامانم پرسیدم ، باغ وحش ها دایناسور دارن و مامانم برام توضیح داد که دایناسورها همه از بین رفتن و نسلشون منقرض شده ... بعد از اینکه مطمئن شدم که تو جنگل و دشت و دریا و ... هم هیچ دایناسوری نیست ، گفتم : " خوب درسته دایناسور نیست ولی ماشین زمان که هست ! با اون میریم دایناسورها رو میبینیم " مامانم -----> من -----> خمیر مجسمه بازی (بشقاب و قاشق و چنگال و شیرینی )... یه روز از مدرسه برگشتم و بی مقدمه به مامانم گفتم : " میدونی اون چیه که برای هر دختری لازمه ؟" مامانم گفت : "نه ! چیه ؟ " ... گفتم : " فانی بافت . آخه...
نویسنده :
مهرسا و هوراد
20:37